دیوانه بازی

آن من دیوانه ی عاصی در درونم های و هو می کر د.....مشت بر دیوار ها می کوفت روزنی را جستجو می کرد....

دیوانه بازی

آن من دیوانه ی عاصی در درونم های و هو می کر د.....مشت بر دیوار ها می کوفت روزنی را جستجو می کرد....

کاش

کاش یه روزی بعد سالها تبسم بشینه رو لبهامون....

نظرات 1 + ارسال نظر
مهرداد دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ http://boudan.blogsky.com

لبخند چیزی نیست که انتظارش رو بکشی
انتظار برای لبخند مثل دویدن دنبال سایه ی خوده
آخه لبخند یه چیزی بیرون از تو نیست
پس واسه لبخند کافیه یه ذره عقلت پاره سنگ برداره
لبخند نتیجه ی دیوانگیه
لبخند نیاز به ندیدن ها داره
لبخند نیاز به گسستگی از همه چی و همه کی داره
لبخند یعنی لحظه ی خود بودن و بس
لبخند یعنی یه سکوووت طولانی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد